آيت الله العظمي آخوند ملا علي چشمه اعلايي

حميد مشهدي آقائي

تنديس علم و تقوي و عرفان و استاد اساتيد عرفان و اخلاق، مرحوم آيت الله العظمي مولي علي دماوندي از بزرگان گمنامي است كه اكنون بعد از حدود 112 سال از وفات وي ، شايد حتي نامش هم از وي برسر زبان ها نباشد. وي كه در قريه خوش آب و هواي چشمه اعلاء زاده شد .پس از طي مراحل دروس مقدماتي در دماوند عازم نجف اشرف و ديگر عتبات عاليات شد و از محضر بزرگاني چون شيخ اعظم مرحوم شيخ مرتضي انصاري ، علامه بزرگ مرتبه سيد حسيني كوه كمري  و ميرزاي مجدد ، سالهاي سال خوشه چيني كرد و بهره ها برد.

توصيف وي را از زبان عالم راستين حضرت علامه، شيخ آقابزرگ تهراني بخوانيد: « هو من اكابر الفقها و اعلام العلماء و كان من اجلاء علماء الاخلاق» ، « و مشاهير اهل العرفان الصلحاء و كان علي جانب عظيم من الورع و التقوي» ، « و في غايه الزهد و النسك و تلامذته كشيرون و كلهم اتقساء»

او (ملا علي دماوندي) از بزرگان فقها و معاريف دانشمندان عصر خود بود و از بزرگترين علماء اخلاق و مشاهير اهل عرفان و صالحان به شمار مي رفت.در غايت خداترسي و تقوي و زهد و بندگي مي زيست.شاگردان بسياري داشت كه همهآنها از پرهيزگاران بودند.

آن بزرگ مرد بخش زيادي از دروس فقه و تمام مباحث اصولي مرحوم كوهكمري را تقرير كرد و آنگاه در نهضت مهاجرن سامراء از ملازمين ركاب سيد مجدد ميرزاي شيرازي بود.وي علاوه بر تدريس شاگردان، بر تهذيب و توجيه و ارشاد آنان تلاش زيادي را مصروف مي داشت و در اين زمينه شاگردان بسياري را تربيت كرد كه از آن جمله اند دو علامه بزرگوار: شيخ حسنعلي تهراني و سيد عزيزالله تهراني.

در اواخر عمر تلاش خود بيشتر متوجه علوم قرآن و تفسير و حديث كرد و بيش از پيش به بحث و بررسي و تدريس اين علوم شريف پرداخت.نماز جماعت وي محل تجمع بزرگان و فضلاو پرهيزگاران حوزه بود.

در سالهاي واپسين عمر شريف يكي از پاهاي وي دچار ورم شد. مردم و شاگردانش به وي مي گفتند: چيز مهمي نيست.ولي ايشان در جواب مي فرمود: اين بشير مرگ است.چون بيماريش شدت گرفت ، براي معالجه به كاظمين آمدو در همانجا وفات يافت. تاريخ ارتحال بزرگرد علم و عمل را 25 ذي الحجه 1304 هجري قمري (112 سال قبل) ذكر كرده اند. وي در هجره سوم از سمت قبله، در طرف چپ صحن شريف از طرف باب الصغير « صحن مطهر اميرالمومنين (ع)» به خاك سپرده شد.