نقش محله روحافزا در دوران انقلاب
مسلم جعفري
محله روحافزا از محلاتي بود كه علايق ديني، مذهبي و فرهنگي در مردم به ويژه جوانان مشهود بود. زمينههاي بروز اين علايق و حضور شهيد حجتالاسلام والمسلمين سيد كاظم موسوي از شهداي 7 تير، حجتالاسلام والمسلمين شاه مرادي و نيز برپايي هيئت قرآن فعال و شاداب توسط آقاي سيد محمد ميرحسيني و حضور شهيد حجتالاسلاموالمسلمين شيخ مهدي شاهآبادي بيش از پيش بارور شد .
جلسات قرآن به تدريج فعال ترشد. قرائت، حفظ قرآن، حفظ احاديث، اجراي سرود و مقاله و قطعه خواني توسط نوجوانان، اجراي تئاتر و تأسيس كتابخانه و در ادامه راهاندازي نوارخانه از جمله اقدامات فعالانه بين جوانان و نوجوانان بود.
اوج گرفتن انقلاب توزيع اعلاميههاي امام در منازل و دادن نوارهاي سخنراني ايشان و شركت در مراسم ها و تظاهرات هاي انقلابي از نقشهاي ديگر جوانان و مردم به اين محله بوده است.
هرچه جوانان فعالتر ميشدند ساواك نسبت به شناسايي آنان فعالتر ميشد و حساسيت به خرج ميداد. در محرم سال 57 كه انقلاب اسلامي در سراسر كشور به اوج ميرسيد حسينيه محله روحافزا با دعوت از حجتالاسلام و المسلمين سيد كاظم اكرمي از شور و حرارت زايدالوصفي برخوردار بود. قرائت مقالههاي سياسي و آتشين توسط شهيد فائزي و … جلسات را شورانگيز ميكرد. برگزاري نمايشگاه كتاب مردم را آگاهي ميبخشيد. در يكي از اين شبها گاردي هاي اعزامي با ماموران انتظامي دماوند خيابان منتهي به روحافزا را بستند و كسي را به طرف مسجد راه ندادند زيرا ترسيده بودند مردم از محلات به حسينيه روحافزا بيايند. در همان شب شهيد فائزهي مقاله اي را در ضديت با رژيم شاه و حمايت از امام قرائت كرد و آقاي اكرمي سخنراني پرشوري كردند .
در اين فاصله تعدادي از جوانان فعال از پنجرة آشپزخانه فرار كردند شهيد فائزي نيز احساس خطر كرد و فهميد قصد دستگيري ايشان را دارند. با هماهنگي قبلي به آشپزخانه برده ميشود كه مأموران متوجه ميگردند و فرصت فرار ايشان از پنجره فراهم نگرديد، ناچار ايشان را در داخليك ديگ آشپزخانه پنهان ميكنند كه پس از جستجو او را پيدا كردند و به ساواك بردند. همچنين آقاي اكرمي نيز دستگير گرديد. مردم بسيار ناراحت شدند و آرام و قرار نداشتند.
فرداي آن روز خبر به اهالي محلات ديگر رسيد كه اهالي به ويژه جوانان در جلوي شهرباني آن زمان در خيابان منتهي به ورودي مسجد جامع تحصن كردند و خواستار آزادي شهيد فائزي و حجتالاسلام اكرمي شدند كه با حمايت شديد مردم آنان آزادشدند. اما از ظاهر و قيافه شهيد فايزيمشهود بود كه كتك هاي بسيار خورده و شكنجه شده و سر و صورتش آسيب ديده و زخمي شده بود كه مردم ايشان را با قيافه و سر و صورت باندپيچي شده مشاهده كردند.