زمينههاي انقلاب اسلامي در دشتمزار
حسين رجبي
محله ي دشتمزار همانند ساير محلههاي شهرستان دماوند و سراسر ايران پس از سالها به سر بردن در سياهي شبهاي ظلم و تباهي چون تني تب دار و ملتهب ميسوخت و با اولين جرقههاي آغاز انقلاب و شهادت فرزند برومند امام عظيمالشأن و قيام قم و تبريز و يزد و … و تكرار چله ها در سرماي زمستان ظلم و ستم و روي پاي خود ايستاده و قلوب سراسر ايمان مرد و زن و پير و جوان آن با عشق مولا و مقتداي خود شروع به تپيدن نمود و چشمها به راه نور و گذر از زمستان و رسيدن به بهار اميد آخرين و تابش خورشيدي از مغرب به انتظار ماند.
دراينميان دشتمزار از ويژگيهاي بارزي برخوردار بود كه ساير محلههاي بالا و يا پايين دماوند كمتر از آن بهرهمند بودند. اين ويژگيها كه 1) در نام محله بيشتر بوده و آن را سرآمد ديگر جاها نمود بود - دشتي كه در آن عبادتگاه و زيارتگاه واقع شده است - و 2) دشتمزار زادگاه و مهد و پرورش و بستر حضور و آرامگاه و منزار روحانيون و بزرگان بنامي چون آخوند ملا رمضانعلي، حاج ملا علي اوسط، ملا علي اصغر، آقا شيخ علي و اخوان، حاجي محمد باقر، كربلايي رضا، كربلايي شيرمحمد، مشهدي دوست محمد، مشهدي محمود، كربلايي شعبان، كربلايي رحيم، كربلايي هاشم به اخوان، مشهدي عزيز، مشهدي حيدر، مشدي آغامحمد، ملامحمد و ملااحمد دشتمزاري و سيد آقا مدني فرزند ميرمحمد كه در جوار امامزاده قاسم (ع) مدفون است و خود ميرمحمد در امامزاده شمسالدين محمد (ع) فرامه مدفون است.
اين ويژگيها توانست نقش مهمي در بيداري و دينداري اهالي دشتمزار ايفا و ساليان دور باعث بصيرت و آگاهي مردم اين خطه گردد. در ميان حركتهاي روشنگرانه و مبارز و آگاهي چون مرحوم علياكبر رضايي كه كتابهاي شهيد مطهري (ره) و دكتر شريعتي و مرحوم بازرگان را توسط بعضي از دوستان و فرهنگيان متعهد در منطقه دماوند توزيع ميشد و يا دستگيري مرحوم علي زالي توسط رژيم سفاك و ساواك شاه كه مدتي را در زندان گذرانده بود اثرات وجودي اين بزرگواران علاوه بر اينكه موجب تربيت مردماني ديندار بود بسته به اهل بيت (ع) و نسلي سالم و انقلابي گرديد بلكه زمينه حضور روحانيون بنام ديگري چون آيتالله نوري مشهور به آقا نور، آيتالله شهرستاني (ره) كه نماينده حضرت امام (رضوانالله تعالي عليه) در تهران بود، آيتالله نجفي و حجتالاسلام مهتاج شايان ذكر است كه جناب حجتالاسلام مهتاج كه پس از پيروزي انقلاب عنوان نماينده امام (ره) به آفريقا اعزام شد با سخنرانيهاي سازنده خود حقاً نقش بيبديلي در روشنگري و دينداري اهالي روستا داشت را فراهم آورد و اين بزرگواران نيز نقش بسيار مهمي در هدايت و تربيت اهالي دشتمزار بعد از 15 خرداد 42 و دستگيري حضرت روحالله و تبعيد ايشان ايفا و ماحصل تلاش آنان وحدت و تدين جوانان و نگهداري حرمت بزرگان و عالمان و تبعيت از رهنمودهاي آنان بود در نتيجه داشتن روحيه سرشار از ايمان و رابطه قلبي با اهل بيت (ع) و انجام امور براي رضاي خدا، اتكا به اسلام و عشق به شهادت و نترسيدن از مرگ، هوشياري و آمادگي مبارزه با ظلم، وحدت كلمه و عمل به تكليف و مطابق با شريعت، تعاون و نفوذ آنان و روحيه انقلابي و حفظ شعاير اسلامي بود. اثرات اين ويژگيها در سالهاي قبل و بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس نمودار گرديد و ثمرات بزرگ را با خود به همراه آورد. ايجاد شور و نشاط بيشتر در مردم، گرايش به انقلاب، پيروي از رهنمودهاي امام راحل (ره) و روحانيون مبارز، توزيع تمثال مبارك امام (ره) و اعلاميههاي ايشان در بين اهالي، بزرگ در تظاهرات ها با حداكثر ظرفيت و دادن 2 شهيد در اثناي آن به نامهاي شهيد علي اوسط زالي و شهيده خيرالنساء قاسمي (1) كه در مسير راهپيمايي روز عاشوراي حسيني سال 57 اتفاق افتاد كه اهالي دشتمزار همراه و هماهنگ با ساير محلات شمالي دماوند در شهر دماوند برگزار گرديد شركت نمودند و برپايي مراسم بزرگداشت شهيدان و همدردي و هماهنگي با ساير نقاط كشور، اجراي نمايشنامههاي فلق و مصعب بن عمير.
توضيح آنكه در نمايشنامه فلق جامعه و ميهن ما در سالهاي اول دهه 50 كه مقارن با بازگشت مرحوم دكتر شريعتي به كشور بود در قالب يك روستا به تصويركشيده شده بود كه حضور آن مرحوم از يك طرف با توجه به روشنگريهاي ايشان باعث آگاهي و بازگشت به خويشتن جوانان اين مرزوبوم و توجه به دين و احكام آن چون نماز و حجاب و به ويژه در مجامع دانشگاهي و روشنفكري گرديده بود.
علي پسر مش تقي با اعمال و رفتار خود موجبات ايجاد جوش و خروش در روستا كه در خواب طولاني زمستاني به سر ميبرد را فراهم آورد آن را از حالت سكون و سكوت و ركود ب در آورده و مسجد روستا كه محل تبادل افكار و انديشهها و چارهجويي ها بود در اين نمايش محور قرار گرفته و نقش آن در زندگي جامعه اسلامي ما نشان داده شده بود.
اين نمايشنامه كه براي اولين بار آن هم در نيمه اول سال 57 در دشتمزار اجرا درآمد بود با استقبال زائدالوصف اهالي و حتي ساكنان ساير روستاها و شهر دماوند مواجه گرديد و به همين خاطر پس از مدتي كوتاه با تقاضاي اهالي مؤمن و انقلابي شهر دماوند در حسينيه مرحله فرامه مجدداً به نمايش گذاشته شد.
نمايشنامة ديگري كه پس از فلدق در حسينيه دشتمزار به نمايش درآمد و باز هم همانند نمايش قبلي مورد استقبال مردم قرار گرفت نمايشنامه مصعب بن عمير كه يكي از صحابه پيامبر بزرگوار اسلام (ص) بود كه از يك طبقه اشراف با زير پا گذاشتن تمامي قوانين و مقررات طبقة خودش چشمپوشي و دست شستن از ثروت و دارايي خانواده به دين مبين اسلام تشرف يافته و عليرغم همه محدوديتها، محاصرهها و شكنجهها حاضر به بازگشت مجدد به افكار و انديشههاي جاهليت نگرديده و دست از ياري پيامبر اكرم (ص) بر نداشت.
لازم به ذكر است كه در ميان 23 شهيد غيوري كه دشتمزار تقديم اين مرزوبوم كه ميتوان به شهيد محسن فخاري اشاره كرد كه در اجراي اين نمايشنامهها حضور فعال داشت. علاوهبر نمايشنامههاي مذكور خواندن مقالات انقلابي و دعوت مردم به تبعيت امام (ره) و روي گرداندن از رژيم به عمال آن توسط يكي از برادران از ديگر اقدامات انقلابي اهالي دشتمزار در دوران قبل از انقلاب بود كه نقش مثبتي در بيداري و خيزش مردم آن ايفا نمود.
و بدين ترتيب بود كه اهالي آن با قلبي مالامال از ايمان استقبال بهار آزادي و در آغوش كشيدن شاهد پيروزي در بهمن ماه 57 رفت و همانند ساير نقاط كشور روح خدايي حضرت روحالله در آن دميده و فجر انقلاب در آن پيدا كرديد.
(1) اين بزرگوار در حادثه ترمز پاره كردن ماشين در حين راهپيمايي به لقاءالله پيوستند.