گفتگو با سياوش فضلي ، آهنگساز سرودهاي دفاع مقدس

مرتضي هاشمي *

روزهاي دفاع مقدس باعث شد تا همه چيز حال و هواي ديگري داشته باشد. از جمله آنها سرودها و آهنگ هايي بود كه دل ها را هوايي مي كرد. اعجاز حنجره ها يا سوز نواها فرق نمي كرد؛ حاصلش اين بود كه فضاي جبهه و استواري و مقاومت دوباره زنده مي شد و خاطره ها رقم مي خورد. و اين همان هنرمندان و آهنگسازان بودند كه با ساز و هنرشان چه در حين جنگ و بعد از جنگ آثار فاخر و ماندگاري را خلق كردند.
همين مسئله باعث شد تا به سراغ سياوش فضلي يكي از آهنگسازان دفاع مقدس برويم و گفتگويي با او داشته باشيم كه ماحصل آن را در ادامه مي خوانيد. حلاوت اين گفتگوي شيرين گواراي وجود گراميتان.

  • آقاي فضلي، از خودتان بگوييد؛ اينكه متولد چه سالي هستيد و چگونه وارد عرصه موسيقي شديد؟

سياوش فضلي هستم، متولد سال 1347. به دليل علاقه زيادم به اين عرصه وارد شدم. كار همخواني را از زماني كه در دبيرستان بودم شروع كردم. در همان دوران نياز به يادگيري ملودي هاي جديد را در خود احساس كردم و به جمع آوري ملودي هاي خاص پرداختم. از همان ابتدا به دانش آموزان مدرسه، سرود و آهنگ تعليم مي دادم. در مسابقه هاي مختلف كه در سطح منطقه و استان برگزار مي شد، شركت مي كردم و در كلاس هاي مرتبط با آن حاضر مي شدم. تمرين هم كه لازمه ي اين كار بود را انجام مي دادم. اولين اثرم هم درباره شهيد با عنوان «پرواز تا عرش» بود كه به «كبوترها» معروف شد. اثر «كبوترها» هم در راديو و تلويزيون پخش گرديد و در جشنواره هاي استاني رتبه آورد.
كار جدي خود را با گروه همخواني بسيج مسجدجامع آغاز كردم و چون بچه هاي گروه هم استعداد خوبي داشتند، كارهاي بسيار خوبي صورت مي گرفت. طوري شده بود كه وقتي در جشنواره هاي استاني و كشوري شركت مي كرديم حداقل مقام زير 10 را كسب مي كرديم. چند سالي هم در مدرسه شاهد به صورت تخصصي كار سرود و آهنگ انجام دادم. در سال 72 جهش خوبي در كارها صورت گرفت. بعد از آن هم كم و بيش در اين عرصه فعاليت مي كردم.
در سال هاي گذشته در كانون پرورش فكري كودكان به عنوان كارشناس فعال بودم و براي اين مركز آلبومي تهيه كردم كه مورد استفاده قرار گرفت.

  • يكي از فعاليت هاي شما ساخت آهنگ و سرود با موضوع دفاع مقدس بود؛ چه چيزي باعث مي شد ذهن شما به اين سمت حركت كند؟

با فضاي جنگ و شهادت مرتبط بودم و پيكر مطهر هر شهيد كه براي تشييع جنازه آورده مي شد، در آن شركت مي كردم و برايش مارش عزا مي نواختم.
تحت تاثير آن دوران بودم. بسياري از رفقا و دوستانم رفتند و به شهادت رسيدند.سرودهايم هم برگرفته از آن دوران بود. مي خواستم با آنها از شماي هموطن كه درد عظيمي را به دوش مي كشي، پشتيباني كنم.

  • نام آثاري كه با موضوع دفاع مقدس مرتبط بود را برايمان بگوييد.

گلزار، كبوترها، وطن (حماسي)، فصل نور، بسيج و شهيد نمونه آثارم با موضوع دفاع مقدس است.

  • ساختار و نحوه ي توليد اين آثار چگونه بود؟

بيشتر اين كارها به صورت تخصصي و حرفه اي نبود. بلكه تحت تاثير شعر و يا جريان مرتبط با آن بود. اثرهايي كه به اين شكل ساختيم، رتبه استاني مي آورد. ما در گروه چند ليدر داشتيم كه اگر آنها حضور داشتند عمدتاً كارها با موفقيت بهتري انجام مي شد.

  • آيا ساخت سرودها و آهنگ ها با حمايت ارگان هاي خاصي صورت مي گرفت؟

خير؛ سرودها به صورت اختياري و با ذوق و علاقه ي شخصي انجام مي گرفت.

  • گروه هايي كه با آنها براي ساخت سرود فعاليت مي كرديد، چند نفره بودند؟ اگر امكان دارد اسامي آنها را بگوييد.

اغلب اين گروه ها 16 نفره و از افرادي همچون حميد يزدانيان، محمد فضلي، رضا عبدا...، صادق علمداري، حامد علمداري، سعيد قرباني، منصور لقايي، مهدي فرج الهي، مصطفي علي عسگري، حميد علي عسگري، فريدون عليخاني، حميد زمانيان، مهدي اسدالهي، مسعود محمدي، ابوالفضل نبي قنبري، محسن درويش، علي سلطاني، ميثم فضلي، روح ا... فتاحي، علي فاتحي و مسعود محمدي تشكيل شده بودند.

* دانشجوي كارشناسي ارشد علوم ارتباطات